3 ترفند برای وقتی ایده ای برای نگارش کتاب به ذهن تان نمی رسد
1-یک مهلت تعیین کنید
نویسندگان حرفه ای تا مهلت مقرر کار می کنند. برخی از نویسندگان شکایت دارند که ضربالاجلها مانند گیوتین به نظر میرسند و آنها را بیتأثیر میدانند.
داستان شما در یک روز آفتابی روشن از آن صفحه خالی خارج نمی شود و نمی گوید: “هی، من آماده انتشار هستم!” یک کتاب غیرداستانی معمولی از 60000 تا 80000 کلمه تشکیل شده است و یک رمان معمولی می تواند از 60000 تا 120000 کلمه باشد.
اگر میخواهید یک کتاب غیرداستانی بنویسید و متعهد میشوید که هر روز 1000 کلمه بنویسید، اگر روزانه بنویسید 60 روز طول میکشد تا اولین پیشنویس را بنویسید.
نکته: برای اولین پیش نویس و ارسال کتاب به ویراستار، ضرب الاجل هایی را در تقویم خود قرار دهید.
2. با کلیشه های ذهنی نویسندگی مقابله کنید
بسیاری از نویسندگان جدید نگران بلوک نویسنده هستند. آنها چیزهایی از این قبیل می گویند:
“چگونه می توانم کلمات را به جریان بیاندازم؟” یا “من چیزی برای گفتن به ذهنم نمی رسد.”
بلوک نویسنده یک مسئله جدی برای برخی از نویسندگان جدید است، اما غلبه بر آن آسان است.
کینگ در کتاب خود به نام «درباره نوشتن» میگوید که با طرح یک مشکل جدید برای یک شخصیت، با مشکل نویسنده برخورد میکند. اگر داستان بنویسید، ممکن است قهرمان شما در یک جنگل گم شود و با یک شرور ملاقات کند.
در مورد اینکه این برخورد چگونه است بنویسید. معرفی پیچشهای داستانی، تراژدیهای کوچک، یک داستان پسزمینه یا حتی یک شخصیت جدید به شما کمک میکند تا از بلوک نویسنده عبور کنید.
اگر داستان های غیرداستانی می نویسید، در حین تلاش برای دستیابی به یک نتیجه خاص، شکست یا چالشی را که با آن مواجه شده اید، بررسی کنید. اگر کمک کرد، داستانی را از مجله خود استخراج کنید. توقف دوباره پر کردن چاه راه خوب دیگری برای غلبه بر بلوک نویسنده است.
نکته: وقتی گیر کردید، اولین پیشنویس خود را بگذارید، کتابهای دیگری را بخوانید که الهامبخش شما هستند، از یک گالری هنری دیدن کنید یا به پادکست شخصی که تحسینش میکنید گوش دهید. همچنین برای مشاوره بهترین کتاب های نوشتن را بررسی کنید.
3. پیشرفت خود را دنبال کنید
یکی از بزرگترین نکاتی که میتوانم برای نوشتن اولین کتاب به شما بدهم این است که تعداد کلمات روزانه و مدت زمانی را که هر روز برای نوشتن صرف میکنید، پیگیری کنید. نوشتن و انتشار یک کتاب، بسته به موضوع، ماه ها طول می کشد، پس نقاط عطف کوچکی را برای خود تعیین کنید.
ارنست همینگوی تعداد کلمات روزانه خود را روی تابلویی در کنار جایی که نوشته بود ثبت می کرد تا خودش را مسخره نکند. ردیابی تعداد کلمات روزانه به شما کمک میکند بهرهوری خود را اندازهگیری کنید و ببینید تا چه حد باید برای رسیدن به هدف خود برای نوشتن اولین کتاب خود پیش بروید.
هنگامی که در حال نوشتن پیش نویس دوم و سوم یا ویرایش خود کتاب خود هستید، تعداد کلمات هدف روزانه اهمیت کمتری دارد. در طول این بازنویسیها، به شکلدهی ایدههایتان و کار بر روی جریان و ساختار کتابتان فکر کنید.
در این مرحله، پیگیری زمان صرف شده در هر روز برای بازنویسی یا ویرایش مفیدتر است.
صرف نظر از مرحله کتاب شما، باید:
- تعداد کلمات و مدت زمان نوشتن خود را مرور کنید
- مشخص کنید که آیا به نقطه عطفی مانند اتمام یک فصل یا بخش رسیده اید یا خیر
- ببینید چه چیزی شما را عقب نگه می دارد
- آنچه را که در مرحله بعد باید بنویسید یا تحقیق کنید مشخص کنید
به یاد داشته باشید، آنچه اندازه گیری می شود مدیریت می شود و آنچه مدیریت می شود انجام می شود. برای اطلاعات بیشتر، چک لیست خود ویرایشی ما را بررسی کنید.